خوب، بالاخره خاتمی تکلیف خودش و ما را روشن کرد، و شاید جای تشکر باشد از این لحاظ، یا بهتر بگویم، هم جای تشکر دارد و هم جای تاثر. جای تاثر است چون با این کارش بی شک شکافی عمیق در بدنه جنبش مردمی وارد خواهد آورد که من مطمئن نیستم تاثیرات آن چه زمانی بهبود خواهد یافت، و به این ترتیب پیروزی جنبش مردمی آزادی خواهی را فعلا به تعویق خواهد انداخت. و جای تشکر است چون با این کارش همانطور که گفتم تکلیف را روشن کرد و بالاخره یک طرف را گرفت و با صدای بلند اعلام کرد که ایهاالناس، من آنطرفی هستم، من طرف ضحاک را انتخاب کرده ام، شماها هم خود دانید.
بگذریم از این مقدمه که طولانی شد و جریان را بگویم برایتان، که خاتمی دیروز در یک صحبتی با «تنی چند از نخبگان و فعالان سیاسی-فرهنگی و جوانان استان گیلان» این حرفها را زده. من فکر نمیکنم امروز به بحث و تعبیر این حرفها بپردازم، فعلا فقط چند «فراز» از آن را برایتان ذکر میکنم، و شک ندارم که در روزهای آینده سر و صدائی که بلند خواهد شد سر این حرفها را خواهید شنید و احتمالا خودم هم باز به اینها بازخواهم گشت و بیشتر خواهم نوشت...
سخنان خاتمی در گیلان در صفحات اول و دوم شماره یکشنبه ۵ تیرماه روزنامه «روزگار» نیز با این تیتر منتشر شده است: «سید محمد خاتمی راه حل باز شدن فضای کنونی را مبنا قرار دادن سخنان مقام معظم رهبری دانست: انتخابات سالم و مطلوب شاه بیت مردم سالاری است». در بخشهائی از این سخنان خاتمی میگوید:
نمی توان دست از جمهوری اسلامی برداشت و آرمان هائی که برای آن این همه فداکاری شده است را رها کرد. باید جمهوری اسلامی را درست فهمید و بر آن پافشاری کرد...
نباید جوانان از انقلاب و جمهوری اسلامی رویگردان شوند بلکه باید بکوشیم و به توافق برسیم که جمهوری اسلامی به جایگاه خود برگردد و از گزند افکار انحرافی و رفتارهای نادرست مصون بماند . . . آنچه اصلاحات همواره بر آن تاکید کرده است این است که نظام باید تقویت شود و تقویت نظام از جمله با اصلاح روش ها و سیاست هاست و اینکه نگذاریم ناروایی ها و نارسایی ها به نام اسلام تمام شود...
قانون اساسی تامین کننده حقوق اساسی جامعه، مردم و گرایش هاست و حرکت به سوی انتخابات سالم و مطلوب شاه بیت مردم سالاری است. بهره تحقق این امور بیش و پیش از همه به نظام می رسد و حاکمیت و مردم هم از آن بهره می برند...
انقلاب ما تجلی ایمان و خواست تاریخی یک ملت بزرگ است و حرکتی علیه استبداد و استعمار با مدنی ترین روش ها و اخلاقی ترین شیوه ها، مگر میشود آن را نادیده گرفت؟ از دل این انقلاب «جمهوری اسلامی» بر آمد. جمهوری به تعبیر امام به همان معنی که در همه جا هست، و اسلامی یعنی ارزش ها و احکام روزآمد اسلامی مبنای اهتمام و عمل باشد. خب مگر مردم چه می خواستند؟
بیانات رهبری در ۱۴ خرداد می توانست و می تواند روزنه امیدی به آینده بگشاید، بیاناتی که موید سیاست درست جذب حد اکثری و دفع حد اقلی است. همین ها اگر به درستی مورد اهتمام عملی قرار گیرد بسیاری از مسائل و مشکلات حل خواهد شد.
انتخابات پیش رو متعلق به کل جامعه است، نه در اختیار یک جناح و سلیقه، و شرط برگزاری درست آن این است که همگان با اطمینان خاطر بتوانند در آن حضور یابند و برای این کار باید شرایط لازم فراهم شود.
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen